در این نوشته می خوانید:
اینتروژن ارتودنتیک یک رویکرد درمانی متداول در مدیریت مشکلات زیبایی و عملکردی ارتودنسی از جمله لبخند لثه ای و دیپ بایت است. دیپ بایت بسته به نیازهای فردی بیمار و ماهیت مشکل به روش های مختلفی اصلاح می شود. دو مکانیسم اصلی در بیومکانیک اینتروژن وجود دارد:
پیوسته و مقطعی. روش های مختلف اینتروژن دندان های پیشین شامل ابزار کمانی utility arch، ابزار کمانی اینتروژنی کانکتیکات Connecticut intrusion arch، ابزار کمانی اینتروژنی برستون burstone intrusion arch، ابزار کمانی K sir Arch و فنر رو به عقب tip back spring است.
روش های مختلف اینتروژن دندان های مولر شامل TAD ها، هدگیرها، بایت پلن، مگنت ها، اسپلینت اینتروژن فک بالا، اینویزیلاین و اصلاح کننده عمودی فعال می باشد. در این مقاله، روش های مختلف اینتروژن و مکانیک آن به طور مفصل مورد بحث قرار می گیرد.
اینتروژن ارتودنتیک یک رویکرد درمانی متداول در مدیریت زیبایی ارتودنسی و مشکلات عملکردی از جمله لبخند لثه ای و دیپ بایت است. اینتروژن به حرکت آپیکال مرکز هندسی ریشه (مرکز) نسبت به صفحه اکلوزال یا صفحه ای بر اساس محور طولی دندان اشاره دارد. انحراف رو به لب نوک یکی از دندان های پیشین در اطراف مرکز آن باعث ایجاد حرکت شبه اینتروژن می شود.
گرچه این حرکت شبه اینتروژن به تصحیح اوربایت عمیق در یک بیمار کلاس 2، گروه 2 کمک می کند، اما نباید آن را با اینتروژن واقعی اشتباه گرفت. بنابراین نباید از لبه های انسیزال برای ارزیابی اینتروژن استفاده کرد، زیرا به راحتی توسط حرکات نوک دندان های پیشین تحت تأثیر قرار می گیرند. در حالت ایده آل، باید یک نقطه در مرکز ریشه (centroid)) انتخاب شود و مقایسه باید بر اساس حرکت این نقطه باشد.
اینتروژن، همانطور که مارکوت Marcotte آن را تعریف می کند، “حرکت دندانی است که در جهت محوری (اپیکال) رخ می دهد و مرکز چرخش آن در بی نهایت قرار دارد. این یک نوع انتقال محوری است.”
برستون Burstone اینتروژن را به عنوان “حرکت آپیکال مرکز هندسی ریشه (مرکز) نسبت به صفحه اکلوزال یا صفحه ای بر اساس محور طولی دندان تعریف می کند.
دیپ بایت بسته به نیازهای فردی بیمار و ماهیت مشکل می تواند به روش های مختلفی اصلاح شود. تشخیص و برنامه ریزی دقیق درمان برای دستیابی به یک نتیجه مناسب بسیار مهم هستند. دو مکانیسم اصلی در بیومکانیک اینتروژن وجود دارد: پیوسته و سگمنتال.
یک arch اینتروژنی پیوسته از خم شدن یک سیم فولادی ضد زنگ (SS) 018/0 اینچ در 025/0 اینچ با یک هلیکس 5/2 میلی متری یا یک سیم ساده 017/0 اینچ در 025/0 اینچ از سیم آلیاژ تیتانیوم مولیبدن (TMA) تشکیل می شود. مکانیک arch اینتروژنی پیوسته مشابه مکانیک های 2×4 ثانیه است. یک سیم خمیده سوئیپ (V) در سیم در سطح دندان های پرمولر اول (یا اولین دندان های مولرهای شیری) قرار می گید. اگر جلو آمدگی دندان های ثنایا تشخیص داده شود، arch روی براکت های دندان های ثنایای مرکزی یا در خط وسط بسته می شود. برای جلو آمدگی دندان های ثنایا، arch باید به راحتی درون لوله های روی براکت های دندان ها مولر بلغزد. با این مکانیک ها دیپ بایت هم با بیرون زدگی و هم با اینتروژن دندان های ثنایا اصلاح می شود. این بویژه در اصلاح موارد دیپ بایت کلاس 2، گروه 2 با عقب رفتگی فک پایین در بیماران در حال رشد مفید است.
با بیرون زدگی دندان های فک بالا، فک پایین فضای بیشتری برای رشد رو به جلو برای کاهش اورجت و رسیدن به یک رابطه کلاس 1 خواهد داشت.
در دهه 1950 برستون رویکردی برای درمان ارتودنسی ایجاد کرد که از arch های پیوسته استفاده نمی کرد. این تکنیک که تحت عنوان arch سگمنتال شناخته می شود، از مقاطع مختلف سیم در یک قوس دندانی و سیم هایی استفاده می کرد که به طور پیوسته از یک براکت به براکت مجاور حرکت نمی کردند. روش های arch سگمنتال دارای تعدادی مزیت در بستن فضا در موارد کشیدن دندان و ایجاد تراز دندانی با حداقل عوارض جانبی هستند. استفاده قطعه ای از سیم و براکت ها امکان حرکت اینتروژن واقعی دندان های قدامی را فراهم می کند. یکی از محدودیت های درمان با arch پیوسته، ناتوانی آن در ایجاد اینتروژن واقعی است.
مکانیسم اساسی اینتروژن شامل سه بخش است:
نیروی بهینه نیرویی است که سرعت حرکت سریع و بدون ایجاد ناراحتی یا آسیب بافتی دندان را برای بیمار ایجاد کند.
برستون (1977) 50 گرم نیروی اینتروژنی یا فرو برنده را برای دندان های ثنایای مرکزی فک بالا، 100 گرم را برای دندان های ثنایای مرکزی و لترال، و 200 گرم را برای شش دندان قدامی فک بالا پیشنهاد کرد. او از استفاده از 40 گرم برای چهار دندان ثنایای فک پایین و 160 گرم برای هر شش دندان قدامی فک پایین استفاده کرد.
در تحقیقات گذشته، مقادیر نیروی اینتروژنی در بین نویسندگان از 15 تا 200 گرم متفاوت است. این تفاوت ممکن است با دشواری در اندازه گیری نیروی اعمال شده توسط سیستم های بیومکانیکی پیچیده با استفاده از سیم های کمانی مستقیم و همچنین با تفاوت بین تکنیک های مختلف توضیح داده شود. نیروهای سبک مداوم 15 تا 30 گرم در هر دندان ایده آل به نظر می رسند.
arch های اینتروژنی مختلف عبارتند از:
Utility arch توسط رابرت ام. ریکتز در اوایل دهه 1950 طراحی شد و به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از درمان پیشرونده زیستی شهرت یافت. در ابتدا برای ارائه روشی برای تراز کردن منحنی Spee در فک پایین توسعه داده شد، اما برای انجام عملکردهای خیلی بیشتری نسبت به اینتروژن دندان های فک پایین اتخاذ شده است. صرفنظر از وجود یا عدم وجود حلقه ها، همه utility arch ها یک طراحی مشترک دارند که شامل این بخش ها هستند:
چهار نوع utility arch عبارتند از:
Utility arch ها همانطور که توسط ریکتس Ricketts حمایت می شوند، از سیم های کروم – کبالت ساخته می شوند. بر خلاف سیم فولادی ضد زنگ: سیم کروم – کبالت به راحتی دستکاری می شود و با کمی مشکل می توان حلقه هایی در سیم ایجاد کرد. به طور کلی سیم مستطیلی به سیم گرد ترجیح داده می شود زیرا کنترل گشتاور و جلوگیری از انحراف ناخواسته نوک دندان های های پیشین را راحت تر می کند.
CTA از یک آلیاژ نیکل تیتانیوم ساخته شده است تا مزایای حافظه شکل، برگشت فنری و توزیع نیروی سبک و پیوسته را فراهم کند. این ابزار ویژگی های utility arch و همچنین ویژگی های اینتروژن arch معمولی را در خود دارد. CTA با خم های مناسب لازم برای قرار دادن و استفاده آسان از قبل ساخته شده است.
دو اندازه سیم موجود است: 016/0 اینچ در 022/0 اینچ و 025/0 اینچ در 017/0 اینچ. نمونه های فک بالا و فک پایین به ترتیب دارای ابعاد قدامی 34 میلی متر و 28 میلی متر هستند. گرچه در بیشتر موارد سیم مستقیماً به درون شکاف های براکت متصل نمی شود، ابعاد سیم قدامی برای ایجاد امکان آن کافی است. بای پس که در قسمت دیستال دندان های ثنایای جانبی قرار دارد، در دو طول مختلف برای قرار دادن موارد کشیدن، غیرکشیدن و دوره واسط دندانی موجود است.
مکانیزم اصلی CTA برای اعمال نیرو، یک خم V است که برای اعمال نیروی کالیبره شده تقریباً 40 تا 60 گرمی است. خم V پس از قرار دادن، درست جلوی براکت های مولر قرار می گیرد. هنگامی که arch فعال می شود، یک سیستم نیروی ساده ایجاد می شود، که شامل یک نیروی عمودی در ناحیه قدامی و یک لحظه در ناحیه خلفی است.
در دهه 1950، برستون تکنیک arch سگمنتال را توسعه داد، که دارای سطح مقطع سیم در یک arch و سیم هایی بود که به طور مداوم از یک براکت به براکت مجاور نمی رفتند. برستون نتیجه گرفت که یکی از محدودیت های درمان با arch پیوسته، ناتوانی آن در ایجاد اینتروژن واقعی است. مکانیزم اساسی arch اینتروژنی برستون شامل واحد لنگر خلفی، بخش قدامی و فنر arch اینتروژنی است. برای افزایش پایداری بخش خلفی، سیم هایی با ابعاد 018/0 اینچ در 025/0 اینچ یا 021/0 اینچ در 25/0 اینچ فولاد ضد زنگ را می توان پس از تراز اولیه (بسته به اینکه شیار 018/0 اینچی باشد یا 022/0 اینچی) قرار داد. هنگامی که هم ترازی در بخش خلفی کامل می شود، بخش های باکال راست و چپ با استفاده از یک arch عبور کننده از بخش کامی در فک بالا و arch زبانی در فک پایین به یکدیگر متصل می شوند. فنر اینتروژنی مستقیماً به براکت دندان های پیشین گره نمی خورد. arch هم ترازی قدامی یا بخش قدامی در دندان های پیشین مرکزی یا چهار دندان پیشین قرار می گیرد و arch فرو برنده به صورت لبی، انسیزال یا لثه ای به سیم بسته می شود.
(اینتروژن و عقب کشیدن همزمان دندان های قدامی)
عقب کشیدن شش دندان قدامی در زیر سیستم لبه معمولاً در دو مرحله مجزا انجام می شود: عقب کشیدن دندان نیش و عقب کشیدن دندان های پیشین. از سوی دیگر در تکنیک Begg و نوک – لبه، دندان های نیش و پیشین به صورت دسته جمعی عقب کشیده می شوند.
عقب کشیدن مجزای دندان نیش، نقطه ضعف افزایش زمان درمان و ایجاد فضای غیر زیبا در قسمت دیستال دندان های پیشین را دارد. منطق عقب کشیدن مجزا در تکنیک لبه ای این است که تکیه گاه دندان مولر حفظ می شود. با این حال، برستون و ناندا Nanda کنترل تکیه گاه دندان مولر را با استفاده از مکانیزم حلقه غیر اصطکاکی برای عقب بردن دسته جمعی دندان های قدامی توضیح داده اند، که به طور مطلوبی با مکانیزم های لغزنده لبه ای معمولی قابل مقایسه است.
یک ابزار برای اینتروژن و عقب کشیدن همزمان شش دندان قدامی باید به طور ایده آل این موارد را کنترل کند:
سیم کمانی K-SIR (Kalra Simultaneous Intrusion and Retraction) تغییری در مکانیک حلقه سگمنتال برستون و ناندا است. این یک سیم کمانی TMA 019/0 اینچی در 025/0 اینچی پیوسته با حلقه های U بسته 7 میلی متری در 2 میلی متری در محل های دندان های کشیده شده است.
برای بدست آوردن حرکت بدنه و جلوگیری از انحراف نوک دندان ها به سمت فضاهای باقی مانده از دندان های کشیده شده، یک خم V 90 درجه در سیم کمانی در سطح هر حلقه U ایجاد می شود. مرکز این خم V هنگامی که در حین بسته شدن فضا بین دندان مولر اول و دندان نیش قرار می گیرد، دو گشتاور مساوی و مخالف را برای مقابله با گشتاورهای ناشی از نیروهای فعال سازی حلقه های باز ایجاد می کند.
فعال سازی آزمایشی سیم کمانی در خارج از دهان انجام می شود. این فعال سازی آزمایشی استرس ایجاد شده از خم شدن سیم را آزاد می کند و بنابراین شدت خمش های V را کاهش می دهد. با این حال، شکل سیم کمانی باید در فعال سازی بعدی حلقه ها حفظ شود.
برستون این فنرها را پیشنهاد کرد که از سیم TMA 017/0 اینچی در 025/0 اینچی ساخته شده اند، arch های بالایی و پایینی باید تراز و همراستا شده و سیم فولادی ضد زنگ سفت و سخت، ترجیحاً با ابعاد 017/0 اینچ در 025/0 باشد.
دندان های مولر تکیه گاه باید با یک TPA در arch نگهدارنده بالایی و لینگوال در arch پایینی تقویت شوند. فنرهای اینتروژنی از سیم TMA 017/0 اینچی در 025/0 اینچی بدون هلیکس یا سیم فولادی ضد زنگ 017/0 اینچی در 025/0 اینچی با یک هلیکس برای نیروی بهینه برای اینتروژن ساخته شده اند.
یک هلیکس با خم کردن سیم مزیال به صورت لثه ای به لوله براکت روی دندان مولر شکل داده می شود. انتهای مزیال فنر به داخل یک قلاب خم شده و در قسمت دیستال به دندان های لترال پیشین متصل می شود که بر اساس برستون مرکز تقریبی مقاومت چهار دندان پیشین است. انتهای مزیال فنر به صورت غیر فعال در ارتفاع چین دهلیزی قرار می گیرد و فنر با پایین کشیدن قلاب و متصل کردن آن به سیم کمانی فعال می شود.
منتشر شده است که هدگیر های پول عمدتاً به منظور ایجاد نیروی ارتوپدی به فک بالا برای اصلاح مال اکلوژن های کلاس II و اپن بایت استفاده شده است. پیشنهاد شده است که برای یک دوره 6 ماهه نیروی 500 گرمی به دندان مولر اول فک بالا اعمال شود. بعلاوه، ادعا شده است که علاوه بر این، تغییرات دندانی اینتروژن (96/0 ± 54/0 میلی متر) ایجاد می کند. نشان داده شده است که اینتروژن بیشتر با سطوح بالاتر نیرو و درمان با هدگیر در مدت زمان طولانی تری بدست می آید. برای ایجاد این اثرات، نیرو باید به دقت از مرکز مقاومت دندان مولر اول فک بالا که در سطح ناحیه سه شاخه شدن باکال قرار دارد هدایت شود. جهت نیرو در بالا یا پایین مرکز مقاومت، بسته به جهت نیرویی که می تواند منجر به چرخش فک پایین به سمت پایین شود، با انحراف نوک دندان به سمت مزیال یا دیستال، باعث اکستروژن نامطلوب می شود. استفاده از arch ترانس پالاتال (TPA) برای حفظ عرض قوس دندانی و جلوگیری از چرخش دندان مولر ضروری است.
این نوع هدگیر برای اینتروژن گروهی از دندان ها استفاده می شود و با اصول مشابه هدگیر های پول کار می کند؛ با این حال، این نیرو به اسپلینتی وارد می شود که دندان های مورد نظر را می پوشاند. در یک مطالعه با استفاده از هدگیر متصل به اسپلینت دارای پوشش کامل اکلوژن فک بالا در بیماران دچار به جلو آمدگی دندان آلوئولار فک بالا، یک اینتروژن جزئی از دندان های فک بالا گزارش شده است.
چین کپ عمومی یا چین کپ های پول به عنوان یک ابزار ارتوپدی فانکشنال برای درمان اپن بایت اسکلتی استفاده می شود. نیرویی معادل 400 گرم در هر طرف اعمال می شود و بردار نیرو از ناحیه قدامی و تحتانی جسم فک پایین تقریباً 3 سانتی متر از کنتوس خارجی چشم عبور می کند. مطالعه با استفاده از چین کپ عمودی به مدت 6 تا 12 ماه در یک گروه افراد در حال رشد دارای اپن بایت در مقایسه با گروه شاهد، مقداری اینتروژن دندان های مولر فک پایین را نشان داد.
استفاده از بایت بلاک های خلفی غیر فعال آکریلیک همچنین برای اینتروژن دندان مولر استفاده شده است. این ابزارهای فانکشنال، فک پایین را تقریباً 3 تا 4 میلی متر فراتر از موقعیت استراحت آن باز می کنند، و در نتیجه فشار را روی سیستم عصبی عضلانی که از فک پایین پشتیبانی می کند حفظ می کنند. مشخص شده است که این ابزار در کنترل بعد عمودی مؤثر است که برای بیماران دچار به اپن بایت اسکلتی مفید است. زمانی که اینتروژن دندان های خلفی در افراد بزرگسال با ارتفاع بیش از حد عمودی صورت مورد نیاز است، بایت بلاک ها در انجام اینتروژن مولر ناموفق بوده اند.
این ابزار نخستین بار توسط دلینگر در سال 1986 با نام اصلاح کننده عمودی فعال معرفی شد. اجزاء این ابزار از دو اسپلینت اکلوزال خلفی یکی برای فک بالا و دیگری برای فک پایین تشکیل شده است. آهنرباهای کبالت ساماریوم در اسپلینت های آکریلیک، روی ناحیه اکلوزال دندان هایی قرار می گیرند که قرار است وارد شوند. انتظار می رود این ماژول های مغناطیسی نیرویی بین 600 تا 650 گرم در هر ماژول وارد کنند. به عنوان یک ابزار درمانی مؤثر در کاهش اپن بایت در بیماران در حال رشد با اینتروژن دندان های مولر گزارش شده است. علاوه بر این، گزارش شده است که بایت بلاک دفع کننده مغناطیسی دندان های مولر را در بیماران بزرگسال به میزان قابل توجهی فرو ببرد. گرچه بایت بلاک های خلفی مغناطیسی همچنین نشان داده اند که در رابطه عمودی دندانی و اسکلتی واکنش سریعی ایجاد می کنند، اما همچنین در مقایسه با بایت بلاک غیر فعال می توانند به تغییر روابط کراس بایت خلفی کمک کنند. گاهی اوقات حفظ پهنای قوس دندانی با بایت بلاک های مغناطیسی دشوار است. بنابراین استفاده از TPA ضروری است.
طراحی بایت بلاک های بارگذاری شده با فنر برای اولین بار در سال 1986 توسط وودسایت Woodside و لیندر آرونسون Linder-Aronson شرح داده شد. بایت بلاک دو فک بالا و پایین با دو فنر هلیکال متصل می شوند که به تدریج فعال می شوند تا نیروهای بین 250 تا 300 گرم را حفظ کنند. تعداد کمی از نویسندگان گزارش کرده اند که این ابزار با اینتروژن دندان های مولر در بیماران در حال رشد، در درمان اپن بایت تأثیر ارتوپدی دارد. با این حال، تا به امروز، اطلاعات محدودی در مورد اینتروژن در افراد بزرگسال وجود دارد.
TAD ابزاری است که به طور موقت برای تقویت تکیه گاه ارتودنتیک خواه با حمایت از دندان های واحد واکنشی (تکیه گاه غیر مستقیم) و خواه با رفع نیاز به واحد واکنشی (تکیه گاه مستقیم) به استخوان ثابت می شود که پس از استفاده از آن خارج می شود.
اینتروژن دندان های خلفی را می توان با استفاده از آهنربا انجام داد. استفاده از بایت بلاک های اکلوزال دارای آهنرباهای دفع کننده به عنوان روش درمانی برای بیمارانی که اپن بایت قدامی دارند پیشنهاد شده است. گزارش شده است که نیروی دفع آهنرباهای مخالف باعث اینتروژن دندان های خلفی می شود و به فک پایین اجازه می دهد تا به سمت بالا و جلو بچرخد به همان شکلی که اگر فک بالا تحت عمل جراحی قرار می گرفت می چرخید.
ابزار فعال کننده مغناطیسی IV (MAD IV) از آهنرباهای جذب کننده قدامی و همچنین آهنرباهای دفع کننده خلفی استفاده می کند. آهنرباهای قدامی فک پایین را به سمت خط وسط مرکزی هدایت می کنند، اثر بسته شدن قدامی را اضافه می کنند و چرخش قدامی فک پایین را افزایش می دهند.
MAD IV از صفحات بالایی و پایینی قابل جابجایی تشکیل شده است که هر کدام شامل سه آهنربای استوانه ای نئودیمیوم هستند که با فولاد ضد زنگ پوشانده شده اند.
سیستم اسپلینت اینتروژن فک بالا (MIS) با هدگیر کششی عمودی برای مدیریت مال اکلوژن لثه ای شدید کلاس 2 دسته1 استفاده می شود. این ابزار برای کاهش دید و آسیب پذیری دندان های پیشین فک بالا در این شرایط بالینی دشوار با دستیابی به نفوذ دندان های فک بالا، مهار رشد فک بالا و تشویق یک عنصر چرخش متوالی فک پایین به جلو طراحی شده است. اثرات اصلی MIS روی دندان های فک بالا بود که باعث کنترل قاطع اورجت و عقب کشیدن دندان های پیشین با اینتروژن واقعی دندان های فک بالا می شد. اثر مشابهی روی دندان های مولر فک بالا وجود داشت و MIS کنترل موثر عمودی دسته جمعی دندان های فک بالا را فراهم کرد. درجاتی از مهار فک بالا در گروه MIS وجود داشت، اما در پایان درمان، بین گروه ها، تفاوت محسوسی در تغییر موقعیت فک پایین مشاهده نشد.
ابزار الاینر نامرئی مجموعه ای از پلاستیک های شفاف طراحی شده توسط کامپیوتر است که روی سطح لبی، زبانی (کامی) و اکلوزال دندان ها قرار می گیرد و به صورت تدریجی آنها را به موقعیت صحیح مربوطه حرکت می دهد. بیماران باید حداقل 20 ساعت در روز هر الاینر را استفاده کند و هر دو هفته یک بار آنها را تعویض کنند. هر الاینر برای حرکت دندان یا گروه کوچکی از دندان ها در حدود 025/0 تا 3/0 میلی متر طراحی شده است. درمان ارتودنسی با ابزار الاینر نامرئی در مقایسه با ابزارهای ثابت معمولی از نظر زیبایی برای برخی بیماران جذاب تر است، زیرا تقاضا برای این روش درمانی در حال افزایش است. تکنیک الاینر شفاف نامرئی مدت هاست که برای درمان موارد خفیف تا متوسط ارتودنتیک استفاده می شود. اخیراً در موارد پیچیده تر با موفقیت مورد استفاده قرار گرفته است.
فناوری الاینرها اخیراً گزینه های درمانی جدیدی از جمله طراحی ویژه ضمیمه ها و رمپ بایت های مجازی را توسعه داده است. ضمیمه ها دکمه های کامپوزیتی هستند که به سطوح باکال دندان ها متصل می شوند و به شکل های مختلفی برای کمک به حرکت دندان ها اعمال می شوند. به طور خاص، این ضمیمه ها باعث افزایش دوام، انتقال نیروی مطلوب به دندان و پشتیبانی از عملکردهای کمکی مانند قرار دادن الاستیک ها می شوند. بایت رمپ ها مشابه بایت پلیت ها یا توربو بایت ها عمل می کنند. این بایت رمپ ها در الاینر فک بالا قرار میگیرند و با دندان های پیشین فک پایین تماس دارند تا تماس دندان های خلفی را قطع کنند. برای موارد اینتروژن دندان های قدامی، نواحی تحت فشار G5 به طور خودکار روی هر دندان جلو قرار می گیرد که به اینتروژن دندان های پیشین نیاز دارد.
اصلاح کننده فعال عمودی (AVC) یک ابزار ارتودنتیک متحرک یا ثابت ساده است که با نیروهای متقابل، دندان های خلفی را در فک بالا و فک پایین فرو می برد. این ابزار با استفاده از اینتروژن خلفی مؤثر دندان ها، فک پایین اجازه می یابد تا در جهت بالا و جلو بچرخد. منحصر به فرد بودن این ابزار این است که به پزشک اجازه می دهد تا با کاهش ارتفاع قدامی صورت، مشکلات اپن بایت قدامی را اصلاح کند. این روش درمانی به مشکل خود (رویش بیش از حد دندان های خلفی) نزدیک می شود و نسبت به اکثر روش های درمانی مرسوم ارتودنسی، تعادل و زیبایی صورت را بهتر می کند. مشکلاتی که قبلاً تصور می شد به جراحی ارتوگناتیک نیاز دارند، اکنون می توانند با موفقیت با AVC درمان شوند.
اصلاح اوربایت عمیق مستلزم تشخیص افتراقی دقیق و تعیین این نیاز دارد که کدام دندان ها باید برای اصلاح مناسب اینترود (فرو برده شوند) یا اکسترود (بیرون آورده شوند) شوند. بنابراین، مکانیزم درمان می تواند در بیماران مختلف کاملاً متفاوت باشد. کلید اصلاح موفق نه تنها طرح درمان مناسب، بلکه مکانیزم دقیق برای دستیابی به اهداف طرح درمان از پیش تعیین شده است. همه بیمارانی که اوربایت عمیق دارند نباید با مکانیزم یکسان درمان شوند.
برخی از بیماران به اینتروژن دندان های قدامی نیاز دارند، در حالی که برخی دیگر به اکستروژن دندان های خلفی نیاز دارند. شش اصل باید در اینتروژن دندان های پیشین یا نیش در نظر گرفته شوند: